Array
تست سبک انگیزشی غالب
سبک انگیزشی غالب شما چیست؟ شناخت مواردی که موجب انگیزه و پیشرفت شما میشوند
یکی از اعضای تیم شما بهتازگی گزارشی نوشته و این گزارش تا حدی دقیق بوده که هیئتمدیره از شما خواستهاست که از این فرد به سبب تلاشهایش تقدیر کنید. شما نیز در جلسهی ماهانهی کارکنان، در مقابل جمع ایستادهاید و او را به سبب دستاوردهایش و تأثیر مثبتی که در تیم ایجاد کردهاست، با ارائهی پاداش تحسین میکنید؛ اما او به جای خوشحال شدن و قدردانی از شما بابت توجه به عملکردش، خجالتزده میشود، سرش را پایین میاندازد و در اولین فرصت ممکن، جلسه را ترک میکند.
شما چه اشتباهی مرتکب شدید؟
چه چیزی به نیروی انسانی سازمان شما انگیزه میبخشد؟ آنها چگونه به بازخورد و تحسین واکنش نشان میدهند و به کمک چه ابزارهایی میتوانید به تناسب یا بیتناسبی افراد را با شغل و وظایفی که به آنها محول میکنید، پی ببرید؟ مدیریت کردن گروهی از افراد با شخصیتهای گوناگون هرگز کار آسانی نیست. نظریهی انگیزش انسانی دیوید مکللند (David Clarence McClelland) راهی را برای شناسایی سبکهای انگیزشی افراد به شما ارائه میکند. این امر کمک میکند تا به شکل مؤثری بازخوردی متناسب با سبک انگیزشی نیروی انسانی ارائه کنید، به آنها وظایف مناسبی را محول کنید و آنها را باانگیزه نگه دارید.
در نمونهی ذکرشده میتوانستیم با درک سائق (رانه، محرک) انگیزشی فرد موردِنظر (به کمک ابزار سنجش سبک غالب انگیزشی)، بازخورد متناسبی به او ارائه کنیم. به این معنا که وی نمی خواهد فراتر از جمع مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین، اگر از او به شکل خصوصی تقدیر کردهبودید، بازخورد شما میتوانست مؤثرتر باشد.
در واقع، نظریهی مک کللند به شما کمک میکند تا عوامل انگیزهبخش غالب را در افراد تیم خود شناسایی کنید. در گام بعدی میتوانید از این اطلاعات استفاده کنید تا بر جذب افراد مناسب برای آن شغل، شیوهی تعیین اهداف، ارائهی بازخورد، شیوهی انگیزش افراد تیم و پاداش دادن به آنها تأثیر بگذارید؛ همچنین، میتوانید از این عوامل انگیزهبخش برای ساختن یا طراحی شغل متناسب با اعضای تیم خود استفاده کنید و از همسویی آن مطمئن شوید.
مک کللند توجه به نیازهای زیر را عامل افزایش انگیزه در کارکنان میداند:
نیاز به کسب موفقیت؛
نیاز به برقراری ارتباط با دیگران؛
نیاز به کسب قدرت.
در نگاهی اجمالی میتوانیم موارد کاربرد این نظریه و استفاده از تست سبک انگیزشی غالب (DMSI) در سازمانها را به صورت زیر بیان کنیم:
اگر درگیر فرایند جذب کارکنان هستید، برای بررسی تطابق شغل شاغلان میتوانید از این ابزار استفاده کنید. الزامات هر محیط سازمانی و هر شغلی با یکی از سبکهای انگیزشی تطابق دارد. در صورت حصول این توافق در فرایند استخدام و قبل از جذب افراد برای مشاغل، کارکنان مؤثرتر و خشنودتری در سازمان خود خواهید داشت و از هزینههای ناشی از جذب افراد نامناسب با شغل پیشگیری خواهید کرد.
سبکهای انگیزشی غالب
سبک پیشرفتگرا
سبک انگیزشی پیشرفتگرا به سختی تکالیفی مربوط است که آنها را بر عهده میگیریم. کسانی که به پیشرفت کمی نیاز دارند، ممکن است تکالیف بسیار آسانی را انتخاب کنند تا احتمال شکست را به حداقل برسانند یا سختترین تکالیف را انتخاب کنند تا شکستشان خجالتآور نباشد؛
اما سبک انگیزشی پیشرفتگرا به انتخاب تکالیف متوسط رو به سخت، یعنی تکالیفی که چالشبرانگیز اما دستیافتنی هستند، منجر میشود. افراد با سبک انگیزشی پیشرفتگرا به دنبال چالش هستند و به انتخاب تکالیفی که میزان بالایی از استقلال را لازم دارند، روی میآورند.
سبک قدرتگرا
در سبک انگیزشی قدرتگرا انگیزه و نیاز به قدرت غالب است. نیاز به قدرت میل به کنترل دیگران برای اهداف شخصی یا برای دستیابی به اهداف بالاتر است و افرادی که این ویژگی در آنها قویتر است، به دنبال موافقت و اطاعت دیگران هستند، نه در پی تحسین و تأیید آنها. این افراد در مقایسه با سبکهای انگیزشی دیگر، گرایش بیشتری به ستیزهجو بودن دارند، در بحثهای گروهی قاطعیت بیشتری دارند و هنگام احساس بیقدرتی یا کنترل نداشتن روی موقعیت، به احتمال زیاد درماندگی را تجربه میکنند.
سبک رابطهگرا
در سبک انگیزشی رابطهگرا انگیزهی غالب پیوندجویی و برقراری رابطهای صمیمی و همکاری با دیگران است. تمایل به قرار گرفتن در گروه و دستیابی به هویت گروهی برای افراد این دسته بسیار مهم است؛ به این معنی که از تعلق داشتن به یک گروه یا تفکر لذت میبرند و عموما با چیزی که بقیهی گروه میخواهند انجام دهند، موافقت میکنند. در مجموع، این افراد همکاری را به رقابت ترجیح میدهند و ریسک بالا و عدم اطمینان را دوست ندارد.
قطعا اولین گام موفقیت، پیداکردن مسیری است که باعث ایجاد انگیزه بیشتر در شما شود.
با انجام تست سبک انگیزشی غالب شناخت فرایند مدیریت تغییرات و رشد خود را هدفمندتر و آسانتر خواهید ساخت.