علل مجرد ماندن
امروزه با بالا رفتن سن ازدواج، بسیاری از افراد در درک قشر جوان به مشکل برخورده و نمیدانند چرا آنها تن به زندگی مشترک نمیدهند و ازدواج را برای ادامه مسیر بزرگسالی خود انتخاب نمیکنند. ما در ادامه به مهمترین دلایلی که در مجرد ماندن افراد نقش دارند اشاره کردهایم:
1 - نداشتن یک شخصیت مستقل
سبک تربیتی بسیاری از خانوادههای امروزی به گونهای است که در اصطلاح به آن نازپرورده گفته میشود. در این خانوادهها والدین تا قبل از ازدواج فرزندان اجازه نمیدهند آنها هیچ مسئولیتی را به عهده بگیرند و همه مشکلات را خود حل و فصل میکنند.
این فرزندان هنگامی که به سن بزرگسالی میرسند از مستقل شدن و تشکیل یک خانواده جدید احساس اضطراب شدیدی میکنند چراکه در حل و فصل مشکلات فردی خود بازماندهاند و دائماً به والدین خود وابسته هستند در نتیجه طبیعی است که نتوانند خود را در یک زندگی مشترک تصور کنند.
در واقع آنها به دلیل نداشتن یک شخصیت مستقل از بر عهده گرفتن مسئولیتهای زیاد زندگی مشترک میهراسند و برای آن پیش قدم نمیشوند. این مسئله در کنار موانع اقتصادی و اجتماعی که بر سر راه ازدواج وجود دارد، انگیزههای مجرد ماندن را تقویت میکند.
2 - عدم دستیابی به یک هویت مشخص
افراد زمانی میتوانند یک زندگی مشترک موفق را تشکیل دهند که ابتدا در مورد خود به یک جمعبندی کلی رسیده و هویت خود را بشناسند. در حقیقت افرادی که هنوز نمیدانند که هستند و از زندگی چه میخواهند، نمیتوانند برای ازدواج کردن هم به درستی تصمیم بگیرند.
این افراد حتی اگر برای ازدواج اقدام کنند به دلیل ناتوانی در شناسایی ملاکهای انتخاب همسر معمولا به مشکلات زیادی بر میخورند و همسر دلخواه خود را نمییابند.
3 - داشتن تجربیات ناخوشایند در ارتباط با والدین
افرادی که سبک دلبستگی ایمنی را با والدین خود تشکیل ندادهاند به احتمال زیاد برای شروع زندگی مشترک، مشکلات متعددی را تجربه میکنند. برای مثال اگر والدین بسیار ناکام کنندهای داشته باشید که از کودکی نیازهای شما را سرکوب کردهاند و به درستی به آنها پاسخ ندادهاند، ممکن است نسبت به هرگونه رابطه عاطفی بدبین شوید و اکثر افراد را ناکام کننده و اکثر روابط را غیر رضایت بخش ببینید.
هرچقدر شدت تجربیات ناخوشایند کودکی بیشتر باشد، احتمال شدت گرفتن مشکلات عاطفی در روابط بزرگسالی نیز بیشتر خواهد شد. البته این مسئله را به یاد داشته باشید که تجربیات ناخوشایند کودکی لزوماً باعث عدم تمایل به ازدواج یا شکست در آن نمیشوند بلکه تنها یکی از عوامل زمینه ساز آن هستند.
اگر فرد در طول جریان رشد خود تجارب غنی دیگری کسب کند، میتواند از سلطه خاطرات کودکی خود بیرون آمده و با حداقل تأثیرپذیری از آنها زندگی خود را پیش ببرد.
4 - تجرد؛ یک انتخاب شخصی
مجرد ماندن همیشه ناشی از کمبود یک مهارت خاص نیست. برخی افراد با وجود همه توانمندیها آگاهانه انتخاب میکنند که زندگی مجردی را پیش ببرند. این انتخاب میتواند به خودی خود تحت تأثیر عواملی نظیر سبک زندگی، شغلی و فرهنگی فرد باشد.
5 - عدم برخورداری از مهارتهای ارتباطی کافی
مهارتهای ارتباطی به شما کمک میکنند تا در ارتباط با هردو جنس تأثیرگذاری بیشتری داشته باشید. افرادی که به میزان کافی از مهارتهای ارتباطی برخوردار نیستند ممکن است در روابط، همواره منفعلانه و بدون اعتماد به نفس عمل کنند که این مسئله باعث میشود بازخوردهای مناسبی از محیط دریافت نکنند و در نتیجه همسر دلخواه خود را پیدا نکنند.
به همین خاطر بسیار اهمیت دارد که بر رفتارهای کلامی و غیر کلامی خود کار کنید و مهارتهای ارتباطیتان را افزایش دهید. مراجعه به کارگاههای آموزشی، کمک گرفتن از یک روانشناس و استفاده از کتابهای خودیاری، تا حد زیادی میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند.