انواع مختلف زوج درمانی
این روزها در دنیای پیشرفته ای زندگی می کنیم، پس خیلی دور از انتظار نیست رویکردهای متفاوتی در حوزه روانشناسی با هدف زوج درمانی انجام گیرد.
آگاهی از این رویکردها کمک می کند تا بهترین روش را با توجه به تیپ شخصیتی خود برای حل مشکلات بیابید. از جمله این روش ها عبارتند از: روش روانکاوانه مشاوران در درمان روانکاوی تلاش می کنند تا نسبت به تعارضات حل نشده ای که میان دوران کودکی و شخصیت های والدینی به وجود آمده است آگاه شوند و اینکه چگونه این رفتارها میتواند مشکلات در رابطه فعلی است، پرده بردارد. رویکرد روانکاوی گرایش به درک تاثیرات ویژگی های رشدی دوران کودکی بر تعاملات حال حاضر میان زوجین دارد.
زیرا موفقیت در مراحل اولیه رشد، رفتار آینده فرد در روابط میان فردی را پیش بینی می کند. رویکرد روانکاوی، روابط زناشویی و انتخاب همسر را به عنوان روابطی متاثر از رابطه والدین-کودک در مراحل رشد کودکی، تحلیل می کند.
روش رفتاری زوج درمانگران رفتاری روابط میان زوجین را از طریق افزایش تبادلات مثبت و کاهش تعداد تعاملات منفی بهبود می بخشند.
این الگو بر تاثیراتی که محیط در ایجاد و حفظ رفتارهای مشکل ساز در رابطه دارند نیز توجه دارد. تبادل رفتار بین طرفین، به طور مداوم جریان می یابد و سوابق قبلی می توانند بر تعاملات فعلی رابطه تاثیر بگذارند.
رفتار درمانی به طور کلی، مبتنی بر این ایده است که وقتی رفتارهای معینی پاداش می گیرند، تقویت می شوند. روش شناختی رفتاری زوج درمانگر شناختی رفتاری، به زوجین کمک میکند تا در مورد ادراکات، فرضیات، اسنادها یا استانداردهای تعامل بین زوجی خود آگاهی یابند.
موضوع اصلی در الگوی زوج درمانی شناختی رفتاری درک گفتمان زناشویی با استفاده ازتکنیک های شناختی و رفتاری است. ناکارآمدی احساسی و رفتاری یک زوج، می تواند مربوط به پردازش اطلاعات نامناسب (برای مثال نتیجه گیری زودهنگام ) و ارزیابیهای شناختی منفی باشد.
این الگوها در پی کشف انواع الگوهای تفکر منفی است که باعث ایجاد رفتارهای ناکارآمد هستند و عامل ایجاد پریشانی در رابطه میشوند. روش ساختاری زوج درمانگران ساختاری، ادراکات منفی موجود را در رابطه با ساختار قدرت در خانواده و نقش افراد به چالش خواهند کشید و فرصتها و رفتارهای جایگزین را بررسی خواند کرد. این رفتارهای جایگزین، ادراکات مثبت را از طریق ایفای نقش، تقویت میکنند.
این الگو، روند پیشرفت رابطه را در مراحل رشدی مشاهده میکند. با توجه به این الگو، نارضایتی زوجین، ناشی از مشکل در نوع راهبردهای کنارآمدن با تغییرات زندگی، چه تغییرات محیطی و چه شخصی میباشد.
علیرغم نارضایتی از رابطه، زوجین اغلب در برابر تغییرات درمانی مقاومت میکنند و درحفظ وضعیت موجود و کارکرد پایهای و جلوگیری از پیش رفتن سیستم درمانی، پافشاری میکنند زیرا درباره وضعیت آینده و مسئولیت های جدید هنوز دیدگاه و تجربه واضحی در دست ندارند.